مقام حضرت محمد(ص) و اهل بیت(ع)
در پاسخ به توضيح ذيل توجه كنيد :
1- حديث لولاك در منابع روايي به صورت مختلفي ذكر شده است كه برخي از آنها چنين است :
الف- يَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ آدَمَ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّة،
اي محمد ! به عزت و جلالم سوگند اگر تو نبودي آدم را نمي آفريدم و اگر علي –ع- نبود بهشت را خلق نمي كردم .
بحارالأنوار ج 40 ص 20 باب 91
ب- لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك
بحارالأنوار 16 405 و ج 15 ص 28 و ج 57 ص 199
2- در مورد اين حديث مي توان سه گونه تحليل وبيان ارائه داد :
1. هدف از خلقت جهان، چيزى است كه جز با وجود پيامبر(صلى الله عليه و آله) تحقق نمىيابد. از ديدگاه قرآن، همه جهان براى انسان آفريده شده است: «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً»بقره (2)، آيه . انسان نيز براى بندگى - كه تنها راه كمال و سعادت جاودان است - آفريده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 56. حقيقت عبادت خداوند و پويش راه كمال در ميان انسانها نيز محقق نمىشود؛ جز با هدايت پيامبران. از آنجا كه نبى اكرم(صلى الله عليه و آله)، پيام آور دين كامل الهى است، پس جز با وجود آن حضرت در ميان بندگان خدا، هدف آفرينش به طور كامل محقق نمىشود.
2. پيامبر(صلى الله عليه و آله) مىتواند تمام هدف از آفرينش جهان را در خود متجلّى كند و محقّق سازد؛ به طورى كه بدون او هدف از خلقت جهان محقق نمىشد؛ اگر چه ديگر انسانها هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، آن هدف را به طور نسبى محقّق كردهاند. به عبارت ديگر هدف از خلقت انسان، رسيدن به حد اعلاى كمال امكانى است. اين هدف در مرتبه نهايى آن در اولياى خاص الهى و انسان كامل تحقّق مىيابد و انسان كامل؛ بلكه اكمل اولياى الهى پيامبر(صلى الله عليه و آله) است.
3. گفتيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) كسى است كه هدف از آفرينش جهان را به تمام و كمال در خود محقّق ساخته است؛ اما براى اينكه پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) بتواند در اين دنيا چنين كمالى را در خود محقّق سازد، بايد همه اين جهان آفريده مىشد و همه اين انسانها - چه مؤمن و چه كافر - خلق مىشدند تا پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، مجال رشد و تكامل پيدا كند و قابليتهاى خود را در شرايط مختلف به فعليت رساند. انسانهاى ديگر نيز هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، غرض از خلقتاند؛ يعنى، هر اندازه كمال آنان بيشتر باشد، به غرض اصلى از خلقت نزديكتراند و هر اندازه نقصان دارند، از آن دورتر.
سه معناى ياد شده با يكديگر قابل جمع است؛ خداوند، مىخواهد همه انسانها به كمال نهايى برسند و اين كمال، متوقّف بر اطاعت از دين الهى است و دين كامل و خاتم را پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) آورده است. از سوى ديگر هر انسانى، به اندازهاى كه به كمال مىرسد، هدف از خلقت را در خود محقّق ساخته و در كوتاهىها و نقصانهاى اختيارىاش، از هدف آفرينش دور شده است. پس وجود اين كمبودها، غرض اصلى نيست. هدف اصلى، كمال مخلوقات است و پيامبر(صلى الله عليه و آله) تجلّى كامل و پيشاهنگ آن است.
3- آنچه در ذيل اين روايت در مورد امير مومنان –ع- و حضرت زهرا –ع- آمده و منظور شما است عبارت است از: «... و لولا على لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما»مستدرك سفينه البحار، شيخ على النمازى، ج 3، ص 168 و 169 و نيز«فلولاكم ما خلقت الدنيا و الأخرة و لا الجنة و النار»همان، 167 همچنين آمده است: «و لولاكما لما خلقت الافلاك»بحارالانوار، ج 74، ص 116
4- جهت گيري روايت به سمت و سوي بيان جايگاه پيامبر و امير مومنان و فاطمه زهرا –ع- است و تاكيد دارد كه در عالم آفرينش هر كدام از اين سه بزرگوار جايگاه خاص خود را دارند به طوري كه هر كدام نباشند نظام آفرينش و جهان هستي دچار اختلال و نابساماني و نقص مي شد و كمال جهان هستي و آفرينش در گرو وجود هر سه است .
4- با قطع نظر از اينكه آيا ذيل روايت يعني «و لولا فاطمه لما خلقتك»با سند صحيح نقل شده يا نه؛ معانى و توجيهاتى مىتوان براى آن در نظر گرفت. از جمله آنكه امامان حافظ دين هستند و اگر پس از وفات پيامبر(صلى الله عليه و آله)، امامت نبود، دين پيامبر(صلى الله عليه و آله) به انحراف كشيده مىشد. به عبارت ديگر خداوند، دين خاتم را از طريق «امامت» حفظ مىكند و امامان - به جز حضرت على(عليه السلام) - همه از فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله عليها) هستند. اين مسئله چنان اهميت دارد كه امام زمان(عج) مىفرمايد: «دخت پيامبر(صلى الله عليه و آله) براى من سرمشقى نيكو است...» همان، ج 53، ص 179 و 180. بنابراين شايد از جهتى بتوان گفت: «اگر فاطمه نبود، امامان هم كه علت مبقيه دين هستند نبودند و دين باقى نمىماند و همچنين اگر حضرت فاطمه(سلام الله عليها) نبود، امام عصر(عج) پا به عرصه وجود نمىگذاشت؛ در حالى كه با وجود و ظهور حضرت است كه در نهايت هدف از آفرينش جهان و انسان محقق خواهد شد».
5. اين حديث را به اين شكل در منابع معروف روايي نيافتيم لكن مرحوم ميرجهاني در «جنة العاصمة»، از «كشف اللئالي» تاليف صالح بن عبد الوهاب عرندس، نقل مي كند. همچنين در «مستدرك سفينة البحار»، از «مجمع النورين» مرحوم فاضل مرندي نقل شده و نويسندۀ «ضياء العالمين» جد مادري صاحب جواهر نيز اين روايت را در كتاب خود آورده است. متن حديث از اين قرار است يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) (الجنة العاصمة : 148 ، مستدرك سفينة البحار : 3 / 334 عن مجمع النورين : 14 ، عن العوالم : 44 . الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231) .
http://www.porseman.org/mdr/ShowQbyId.aspx?id=293064
1- حديث لولاك در منابع روايي به صورت مختلفي ذكر شده است كه برخي از آنها چنين است :
الف- يَا مُحَمَّدُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ آدَمَ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّة،
اي محمد ! به عزت و جلالم سوگند اگر تو نبودي آدم را نمي آفريدم و اگر علي –ع- نبود بهشت را خلق نمي كردم .
بحارالأنوار ج 40 ص 20 باب 91
ب- لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك
بحارالأنوار 16 405 و ج 15 ص 28 و ج 57 ص 199
2- در مورد اين حديث مي توان سه گونه تحليل وبيان ارائه داد :
1. هدف از خلقت جهان، چيزى است كه جز با وجود پيامبر(صلى الله عليه و آله) تحقق نمىيابد. از ديدگاه قرآن، همه جهان براى انسان آفريده شده است: «خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً»بقره (2)، آيه . انسان نيز براى بندگى - كه تنها راه كمال و سعادت جاودان است - آفريده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 56. حقيقت عبادت خداوند و پويش راه كمال در ميان انسانها نيز محقق نمىشود؛ جز با هدايت پيامبران. از آنجا كه نبى اكرم(صلى الله عليه و آله)، پيام آور دين كامل الهى است، پس جز با وجود آن حضرت در ميان بندگان خدا، هدف آفرينش به طور كامل محقق نمىشود.
2. پيامبر(صلى الله عليه و آله) مىتواند تمام هدف از آفرينش جهان را در خود متجلّى كند و محقّق سازد؛ به طورى كه بدون او هدف از خلقت جهان محقق نمىشد؛ اگر چه ديگر انسانها هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، آن هدف را به طور نسبى محقّق كردهاند. به عبارت ديگر هدف از خلقت انسان، رسيدن به حد اعلاى كمال امكانى است. اين هدف در مرتبه نهايى آن در اولياى خاص الهى و انسان كامل تحقّق مىيابد و انسان كامل؛ بلكه اكمل اولياى الهى پيامبر(صلى الله عليه و آله) است.
3. گفتيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) كسى است كه هدف از آفرينش جهان را به تمام و كمال در خود محقّق ساخته است؛ اما براى اينكه پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) بتواند در اين دنيا چنين كمالى را در خود محقّق سازد، بايد همه اين جهان آفريده مىشد و همه اين انسانها - چه مؤمن و چه كافر - خلق مىشدند تا پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، مجال رشد و تكامل پيدا كند و قابليتهاى خود را در شرايط مختلف به فعليت رساند. انسانهاى ديگر نيز هر يك به اندازه مرتبه كمالشان، غرض از خلقتاند؛ يعنى، هر اندازه كمال آنان بيشتر باشد، به غرض اصلى از خلقت نزديكتراند و هر اندازه نقصان دارند، از آن دورتر.
سه معناى ياد شده با يكديگر قابل جمع است؛ خداوند، مىخواهد همه انسانها به كمال نهايى برسند و اين كمال، متوقّف بر اطاعت از دين الهى است و دين كامل و خاتم را پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) آورده است. از سوى ديگر هر انسانى، به اندازهاى كه به كمال مىرسد، هدف از خلقت را در خود محقّق ساخته و در كوتاهىها و نقصانهاى اختيارىاش، از هدف آفرينش دور شده است. پس وجود اين كمبودها، غرض اصلى نيست. هدف اصلى، كمال مخلوقات است و پيامبر(صلى الله عليه و آله) تجلّى كامل و پيشاهنگ آن است.
3- آنچه در ذيل اين روايت در مورد امير مومنان –ع- و حضرت زهرا –ع- آمده و منظور شما است عبارت است از: «... و لولا على لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما»مستدرك سفينه البحار، شيخ على النمازى، ج 3، ص 168 و 169 و نيز«فلولاكم ما خلقت الدنيا و الأخرة و لا الجنة و النار»همان، 167 همچنين آمده است: «و لولاكما لما خلقت الافلاك»بحارالانوار، ج 74، ص 116
4- جهت گيري روايت به سمت و سوي بيان جايگاه پيامبر و امير مومنان و فاطمه زهرا –ع- است و تاكيد دارد كه در عالم آفرينش هر كدام از اين سه بزرگوار جايگاه خاص خود را دارند به طوري كه هر كدام نباشند نظام آفرينش و جهان هستي دچار اختلال و نابساماني و نقص مي شد و كمال جهان هستي و آفرينش در گرو وجود هر سه است .
4- با قطع نظر از اينكه آيا ذيل روايت يعني «و لولا فاطمه لما خلقتك»با سند صحيح نقل شده يا نه؛ معانى و توجيهاتى مىتوان براى آن در نظر گرفت. از جمله آنكه امامان حافظ دين هستند و اگر پس از وفات پيامبر(صلى الله عليه و آله)، امامت نبود، دين پيامبر(صلى الله عليه و آله) به انحراف كشيده مىشد. به عبارت ديگر خداوند، دين خاتم را از طريق «امامت» حفظ مىكند و امامان - به جز حضرت على(عليه السلام) - همه از فرزندان حضرت فاطمه(سلام الله عليها) هستند. اين مسئله چنان اهميت دارد كه امام زمان(عج) مىفرمايد: «دخت پيامبر(صلى الله عليه و آله) براى من سرمشقى نيكو است...» همان، ج 53، ص 179 و 180. بنابراين شايد از جهتى بتوان گفت: «اگر فاطمه نبود، امامان هم كه علت مبقيه دين هستند نبودند و دين باقى نمىماند و همچنين اگر حضرت فاطمه(سلام الله عليها) نبود، امام عصر(عج) پا به عرصه وجود نمىگذاشت؛ در حالى كه با وجود و ظهور حضرت است كه در نهايت هدف از آفرينش جهان و انسان محقق خواهد شد».
5. اين حديث را به اين شكل در منابع معروف روايي نيافتيم لكن مرحوم ميرجهاني در «جنة العاصمة»، از «كشف اللئالي» تاليف صالح بن عبد الوهاب عرندس، نقل مي كند. همچنين در «مستدرك سفينة البحار»، از «مجمع النورين» مرحوم فاضل مرندي نقل شده و نويسندۀ «ضياء العالمين» جد مادري صاحب جواهر نيز اين روايت را در كتاب خود آورده است. متن حديث از اين قرار است يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) (الجنة العاصمة : 148 ، مستدرك سفينة البحار : 3 / 334 عن مجمع النورين : 14 ، عن العوالم : 44 . الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231) .
http://www.porseman.org/mdr/ShowQbyId.aspx?id=293064
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۰۷ ساعت 10:43 توسط حمید امیدوار
|
بـه نام خـدا با عرض سلام و ارادت خـدمـت همــه دوسـتان عزیـــز، به وبلاگ گروهی رواق نـور خوش آمدید.ایـن وبـلاگ متعلق به کانون فرهنگی هنـری انتـظار نـور است. امیدواریم این وبلاگ برای شما مفید باشد. از پیشنهادات و انتقادات همه دوستان استقبال می کنیم.لطفا مطالب مفید و جالب خود را جهت درج در وبلاگ به آدرس: ravaghenoor@gmail.com ارسال نموده و با ارائه نظرات راهگشای خود ما را در این امر مهم یاری نمایید.